شهدای ایران: شخصیت حضرت امام، آشکارا ممتاز و بیبدیل است(1) و جا دارد ساعتها در مورد ابعاد شخصیتی این یگانۀ دورانها(2)، ویژگیهای ممتاز(3)، جامعیت مطلق(4)، عظمت بینظیر و بیسابقۀ نظامسازی(5)، و علل و رموز موفّقیت ایشان صحبت کرد و سطوح مختلف مخاطبان را از برکات آنها بهرهمند کرد.
با این وجود، شخصیت ایشان قابل انفکاک از راه و مرامشان نیست(6). بر این اساس بازخوانی و تبیین و ترویج شاخصهای راه امام، اولویت مییابد(7) چراکه این اصول، نقشۀ راه حرکت انقلاب(8) به عنوان تنها راه سعادت ملّت(9) بلکه دنیای اسلام(10) و بشریت(11) است. بیمبالاتی و کمتوجّهی به آن نیز، خطر تحریف(12) و استحالۀ انقلاب(13) را درپی دارد. این اصول هم، اصولی روشن و مبیّن است(14) و البته تأکید بر اصول ثابت و لایتغیّر، منافاتی با اصلاح مستمر روشهای تحقّق آنها ندارد.(15)
فهرست مهمترین اصول و شاخصها:
- حاکمیت اسلامی در صحنۀ ایمان و در صحنۀ عمل (9) (22)
«امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمیآورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را بهپا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزۀ اسلامی بود... علّت اینکه امام پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کرد.» (9)
- درهم تنیدگی معنویت و سیاست (14) (19)
- تکیه به مردم و مردمیبودن حکومت (3) (6) (9) (12) (13) (14) (17) (19) (20) (21) (22) (23) (24)
- استقلال حقیقی و همهجانبه؛ خودکفایی و خوداتّکایی کامل (1) (20) (23) (24)
- پافشاری بر حفظ اصول دین و فقه اسلامی (1) (21)
- التزام به اسلام ناب و نفی تحجّر و التقاط در فهم و عمل اسلامی (3) (6) (16) (17) (21) (24)
- پاسداری از ارزشها بهویژه اصل مترقّی ولایت فقیه (14)
«در حقیقت، معنای ولایت فقیه و رهبری در قانون اساسی، مبتنی بر این دو اصل است یعنی نماد و تجسّم دین و همچنین نماد و تجسّم حضور مردم، که اگر در جامعهای وجود داشته باشد، این دو معنا تأمین شده است.» (10)
- تکلیفمداری، توکّل به خدا و اتّکال و اعتماد به کمک و همراهی او (7) (19) (20) (23) (24)
- تعبّد و ایستادگی در برابر سلطۀ شیطان نفس (3) (21)
- آزادی اسلامی معنوی، فردی و اجتماعی، حفظ کرامت انسان، و مبارزه با اباحیگری و ترویج فساد و فحشا (12) (14) (21)
- وحدت و همبستگی ملّی (1) (3) (21) (24)
- نظم و قانونمداری (11) (20)
- مردمیبودن و اشرافینبودن مسؤولان (3) (20) (21)
- دلبستهبودن مسؤولان به مصالح ملّت (21)
- ایجاد قسط و عدل در جامعۀ اسلامی (1) (12) (18) (20)
- مجاهدت برای پیشرفت کشور و ایجاد مدینۀ فاضلۀ اسلامی (2) (9) (21) (23)
- محوریت نجات محرومین و تأمین عدالت اجتماعی و نفی اشرافیگری (1) (3) (7) (9) (13) (14) (24)
«عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است، نمیشود این را در درجۀ دوّم قرار داد و به حاشیه راند.» (9)
- نفی وابستگی به قدرتهای شرق و غرب (1) (2) (12)
- دشمنشناسی، بیاعتمادی به دشمن و فریبنخوردن از او (9) (15) (23) (24)
- مبارزه با استکبار جهانی (1) (5)
- سازشناپذیری، شجاعت و ایستادگی در برابر تحمیل و نفوذ قدرتهای دنیا (3) (4) (7) (15) (20) (21) (24) (25)
- عزّت اسلام و ملل اسلامی و مرعوبنشدن در مقابل قدرتهای جهانی (1)
- مبارزه با صهیونیسم و رژیم اشغالگر قدس (3) (19) (21)
- روابط سالم دوستانه با دولتهای غیرمستکبر (3) (21)
- وحدت و برادری اسلامی و مقابله با تفرقهافکنی (2) (3) (21) (24)
- جهانیبودن نهضت و حمایت از مسلمانان، مظلومان و مستضعفان دنیا (1) (2) (12) (14) (19) (21) (24) (25)
- حسّاسیت به سرنوشت مسلمانان عالم (9) (12)
«مسلمانان عالم، عقل استراتژیک نظام اسلامی به حساب میآیند.» (9)
- باور به توانایی ملّتها (3)
هشدار!
«اینها را باید با هم دید. تکیۀ بر روی یکی از این ابعاد، بیتوجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا میکشانَد، به انحراف میبَرَد. این مجموعه، این بستۀ کامل، میراث فکری و معنوی امام است. خود امام بزرگوار هم در رفتارش، هم مراقب عقلانیت بود، هم مراقب معنویت بود، هم با همۀ وجود، متوجّه به بُعد عدالت بود.» (20)
چکیدۀ اصول
«امام، در ساخت و مهندسی نظام جمهوری اسلامی، همۀ عناصر و اجزایی را که میتوانست این نظام را استوار و ماندگار کند، مورد ملاحظه قرار داد و با مهارتِ تمام، این عناصر اصلی را در درون این بنای شامخ و مستحکم، کار گذاشت. این عناصر اصلی عبارت است از: اسلام، مردم، قانونگرایی، و دشمنستیزی.» (11)
«دو بُعد اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد عقلانیت است... بُعد سومی هم وجود دارد، که آن هم مانند معنویت و عقلانیت، از اسلام گرفته شده است... و آن، بُعد عدالت است... اگرچه به یک معنا عدالت هم از همان عقلانیت و نیز از معنویت برمیخیزد.» (20)
«محور همۀ اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما، در دو چیز خلاصه میشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم، امام بزرگوار ما از اسلام گرفت.» (13)
«اسلام ناب»؛ اصل مادر تمام اصول
«اگر ما بخواهیم این درس را برای مسلمانان عالم خلاصه کنیم، این خلاصه عبارت است از بازگشت به اسلام ناب، اسلامی که میتواند برای مردم و ملّتها همهچیز را به ارمغان آورد.» (8)
«اوّلین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسألۀ اسلام ناب محمّدی است، یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان.
در مقابل این اسلام، امام، اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی، یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همۀ اینها میسازد. این اسلام را امام، نامگذاری کرد: «اسلام آمریکایی»
فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود، مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود، منتها تحقّق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود.» (19)
--------------------------------------------------------
(1) بیانات 68/03/16.
(2) پیام 68/04/14.
(3) بیانات 71/03/14.
(4) بیانات 75/03/14.
(5) بیانات 77/02/28.
(6) بیانات 77/03/14.
(7) بیانات 77/12/18.
(8) بیانات 78/03/12.
(9) خطبههای نماز جمعه 78/03/14.
(10) بیانات 80/03/12.
(11) بیانات 80/03/14.
(12) بیانات 81/03/14.
(13) بیانات 82/03/14.
(14) بیانات 83/03/14.
(15) بیانات 85/03/14.
(16) بیانات 86/03/05.
(17) بیانات 86/03/14.
(18) بیانات 86/12/07.
(19) خطبههای نماز جمعه 89/03/14.
(20) بیانات 90/03/14.
(21) بیانات 92/03/04.
(22) بیانات 93/03/14.
(23) بیانات 93/04/16.
(24) بیانات 94/03/14.
(25) بیانات 94/05/26.
1ـ «تحقیقاً انسان برتر و فوق انسانهای متعارف بود... بعد از ائمه و معصومین، ما و دیگران هم مثل آن آدم، سراغ نداریم. اگر کسی هم بگوید، به نظر من، بیانصافی کرده است.» (بیانات 69/10/10)
2ـ «اصلاً شخصیت امام، یک چیز عجیب و واقعاً استثنایی است. نه پیش از او چنین کسی آمده و نه گمان میکنم بعد از او چنین کسی بتواند بیاید... مثل او که هیچ، تا آن حدود هم کسی نمیتواند پرواز کند.» (بیانات 72/02/27)
3ـ «یقیناً خصوصیات امام، استثنایی و ممتاز و بینظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مییابیم.» (بیانات 68/03/16)
4ـ «نامآور بزرگ دوران معاصر، یعنی امام روحاللَّه خمینی همۀ این ویژگیها را با هم، آن هم در نصابی معمولاً دستنیافتنی و کمنظیر داشت.» (پیام یکصدمین سال میلاد حضرت امام، 78/06/31)
5ـ «بعد از کار پیامبران اولوالعزم، کسی چنین حرکت عظیمی انجام نداده بود.» (بیانات 69/03/14)
6ـ «شخصیت امام، از اصول اساسی او جدا نیست. در حقیقت، هویّت و اصول انقلاب ما خطوط برجستۀ شخصیت امام را هم تشکیل میدهد.» (بیانات 81/03/14)
7ـ «مهمترین وظیفه، حفظ و حراست از اندیشه و اصول امام رحمةاللَّهعلیه و حرکت بر اساس آن اصول روشن و صریح است.» (بیانات 85/03/03)
8ـ «نقشۀ راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است. آن اصولی که با تکیۀ بر آن، توانست آن ملّت عقبافتادۀ سرافکنده را تبدیل کند به این ملّت پیشرو و سرافراز.» (بیانات 92/03/14)
9ـ «امام، ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخصهایی را در میانۀ راه، به ما معرّفی کرد تا راه را گم نکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما میتوانیم به حیات طیّبه برسیم و طعم آن را بچشیم.» (بیانات 84/03/14)
10ـ «دنیای اسلام، هیچ چارهای جز این ندارد که خطّ ایران اسلامی و راه امام را مشی کند.» (بیانات 71/03/13)
11ـ «مکتب سیاسیای که امام، آن را مطرح و برای آن، مجاهدت کرد و آن را تجسّم و عینیت بخشید، برای بشریت، و برای دنیا، حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد میکند. چیزهایی در این مکتب، وجود دارد که بشریت، تشنۀ آنهاست.» (بیانات 83/03/14)
12ـ «محبوبیّت امام در بین مردم... را نتوانست دشمن از بین ببرد؛ برای همین، مسألۀ تحریف شخصیّت امامِ نافذ در دلهای مردمان زیادی (در کشور و بیرون از کشور) خطر بزرگی محسوب میشود. آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.» (بیانات 94/03/14)
13ـ «سیاستهای مسلّط عالَم، این بوده و هست که جنبشهای عدالتخواهانۀ مردم نقاط مختلف دنیا را در هاضمۀ سیاسی و فرهنگی خود بریزند و در واقع، هویّت آن جنبشها و حرکتهای مردمی و عدالتخواهانه را از بین ببرند... هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمی را برای این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب، در هاضمۀ قدرتها و جریانهای سیاسی مسلّط، هضم شود.» (بیانات 81/03/14)
14ـ «خدای متعال، ده سال هم به او مهلت و فرصت داد تا توانست این راه را برای مردم تبیین کند. در کلمات امامرضواناللَّهتعالیعلیه نقطۀ پنهان و مشکوکی وجود ندارد.» (بیانات 75/03/16)
15ـ «از آن طرف، به بهانۀ تمسّک به اصول، تحجّر را نفی میکنیم و میگوییم نمیشود به بهانۀ تمسّک به اصول، تحجّر و ایستایی را بر انقلاب، تحمیل کرد... از این طرف، به بهانۀ اجتهاد و تحوّل، نباید به بدعتگذاریهای ناشیانه و تجدیدنظرطلبانه، اجازۀ فعّالیت و تحرّک مضر و مخرّب داد.» (بیانات 81/03/14)
* حجتالاسلام علی گنجبخش خراسانی، استاد حوزه و مدیر مؤسسه حدیث لوح و قلم